بهترین رمان های ایرانی که باید بخوانید!
- 12 مهر 1400
- معرفی سایت
- 0 نظر
- روناک محمدی
من علیرضا پیر هستم و در این مطلب میخواهم بهترین رمان های ایرانی که باید بخوانید را به شما معرفی کنم.
یکی از لذت بخشترین تفریحات، رمان خوانی میباشد. رمان در کشورمان ایران، سابقه ای طولانی دارد و هنوز هم که هنوزه، طرفداران زیادی در میان ردههای سنی مختلف دارد؛ دلیل این محبوبیت هم این است که یک کتاب رمان خوب، فضای کلی داستان را به خوبی به تصویر کشیده و مخاطب را قادر می سازد تا اتفاقات مختلف در طول داستان را به خوبی درک کند. من در ادامه قصد دارم بهترین کتابهای رمان ایرانی را به همراه توضیحات مختصری درباره هر یک از آنها معرفی کنم. با من همراه باشید.
بهترین رمانهای ایرانی
5 تا از بهترین کتابهای رمان ایرانی عبارت است از:
کلیدر
اگر به کتاب و یا رمان خوانی علاقه مند هستید، حتما نام کلیدر اثر محمود دولت آبادی به گوشتان خوردهاست. کلیدر نام کوهی است که در استان خراسان رضوی بین شهرهای سبزوار، نیشابور و قوچان، واقع شدهاست و داستان در آن، روایت میشود. کتاب رمان کلیدر، حدودا 3 هزار صفحه دارد و 10 جلد از آن به چاپ رسیدهاست. این کتاب رمان، روایتگر زندگی خانواده ای است که به شهر سبزوار در استان خراسان رضوی، کوچ کردند. در رمان کلیدر، سرنوشت رعیتها و قبیلههای چادرنشین ایرانی در دورانی که زور بر جامعه، حکم فرما بود، به خوبی به تصویر کشیدهاست.
این کتاب خوب، ترکیبی از داستان حماسی و قهرمان پرور با روایتهای عاشقانه میباشد و همین امر جذابیت آن را دو چندان کردهاست.
همانطور که به آن اشاره نمودیم، این کتاب، اثر محمود دولت آبادی میباشد که بیش از 15 سال از عمر خود را برای نگارش این رمان، صرف کردهاست.
چشمهایش
یکی دیگر از رمانهای ایرانی پرطرفدار در میان علاقه مندان به داستانهای بلند، چشمهایش اثر بزرگ علوی میباشد.
داستان این کتاب رمان، از این قرار است که استاد ماکان، یکی از نقاشان بزرگ بوده که بیش از 30 سال از عمر خود را در تبعید گذرانده و به طرز مشکوکی، جان خود را از دست میدهد؛ از استاد ماکان، یک تابلوی نقاشی با نام چشمهایش، به جا مانده که راز آن، کشف نشدهاست و راوی این کتاب رمان، ناظم مدرسه ای است که پس از مرگ استاد ماکان، به دنبال کشف راز تابلوی چشمهایش میباشد، او در این مسیر با زنی آشنا میشود که مدل تابلوی نقاشی چشمهایش است. در این رمان ایرانی، عشق یک زن و فداکاری که برای نجات عشق خود میکند به وضوح به تصویر کشیده شدهاست.
جای خالی سلوچ
اگر بخواهیم چندین کتاب خوب، معرفی کنیم بدون شک، جای خالی سلوچ اثر محمود دولت آبادی یکی از این کتاب هاست. یکی از شخصیتهای این کتاب، سلوچ نام دارد که به دلیل نداشتن کار درست و حسابی، زن و زندگی خود را رها کرده و برای یافتن کار به شهر، کوچ میکند و اما شخصیت اصلی داستان، زن سلوچ است که پس از کوچ ناگهانی و بدون آگاهی سلوچ به شهر، او میماند با یک عالمه مشکل که نویسنده تمامی آنها را به خوبی به تصویر میکشد.
چراغها را من خاموش میکنم
چراغها را من خاموش میکنم، یکی دیگر از بهترین رمانهای ایرانی، اثر زویا پیرزاد است که تمامی جزئیات را به خوبی را توصیف میکند. روایتگر این رمان، زنی ارمنی است که کلاریس آیوازیان نام دارد و نمونه کامل زنی خانه دار است.
داستان این رمان از این قرار است که کلاریس، دچار روزمرگی شده و رفته رفته اهمیت خود را فراموش میکند، اما پس از مدتی با ورود همسایه ای جدید به زندگی کلاریس، تحول عظیمی در زندگی وی ایجاد میشود و داستان ادامه مییابد.
رمان ایرانی چراغها را من خاموش میکند، افتخار کسب جایزه ادبی یلدا، جایزه بهترین رمان سال بنیاد گلشیری و جایزه کتاب سال را در کارنامه خود دارد.
سووشون
کتاب رمان سووشون اثر سیمین دانشور، یکی دیگر از بهترین کتاب هاست که پیشنهاد میشود حتما آن را مطالعه کنید. سووشون به معنای سوگ سیاوش، قهرمان اسطوره ای ایران باستان، میباشد. سوگ سیاوش، یک مدل عزاداری است که هر ساله برای سیاوش بر پا میشده و هنوز هم در برخی از روستاهای کشورمان، انجام میشود. اما چرا نویسنده، نام این رمان را سووشون، گذاشتهاست؟ دلیل این نامگذاری این است که سرنوشت یکی از شخصیتهای داستان، مشابه سرنوشت سیاوش بودهاست.
رمان ایرانی سووشون روایتگر زندگی خانواده ای است که در زمان سلطنت رضا شاه پهلوی و جنگ جهانی دوم در شیراز، سکونت داشتند. راوی این داستان، همان قهرمان رمان است که زری نام دارد و همواره در طول داستان، در تلاش است تا خانواده خود را از شر هر گونه آسیبی، محافظت کند.
سخن پایانی
در این مطلب از مطالب وبلاگ Alireza Pir ، 5 تا از بهترین و معروفترین کتابهای رمان ایرانی را به شما معرفی کردم تا هر زمان که تصمیم به مطالعه داستان بلند گرفتید، بتوانید با تهیه و مطالعه کتابهای نام برده شده، نهایت لذت را ببرید. از اینکه وقت ارزشمندتان را برای خواندن این مطلب، صرف کردید، بی نهایت متشکرم.
منبع: روزنوشت های علیرضا پیر